سنبله

بانوی شهریور

سنبله

بانوی شهریور

(18) هوای دلم طوفانی ست

اینکه طوفان دیروز تهران بشود تیتر درشت صفحه اول روزنامه ها چیز عجیبی نیست

اینکه هر وبلاگی را که باز کنی راجع به طوفان دیروز حرف زده باشند هم عجیب نیست

حتی اینکه همه ترسیده باشیم و فکر کرده باشیم دارد قیامت می شود هم عجیب نیست

چیزی که عجیب است این است که دلم میخواست قیامت دیروز تمام نشود 

دلم میخواست زمان کش پیدا کند

دلم می خواست دنیا در همان لحظه متوقف شود تا من....


از مترو که پیاده شدم، یکهو بوی عطرت پیچید توی هوا

دلم میخواست سوار باد شوم و به کوی تو سفر کنم...

نظرات 4 + ارسال نظر

اینقده حرفم عجیب بود؟؟

اون شایعه هه بود یکی دو سال پیش می گفتن قراره دنیا به پایان برسه.یادته؟؟
اون زمان انگار عروسی من بود !! انقده خوشحال بودم !!!
خوبه تهران نبودم.وگرنه معلوم نبود از خوسحالی چی به سرم بیاد !!

والا به خدا! اصن همه چی ما برعکسه گویا!

mehrab 1393/03/13 ساعت 17:22 http://mehrabkamali.blogsky.com

salam
weblog e ghashangi darid
movafagh bashid

سلام
ممنونم

جیکو 1393/03/13 ساعت 15:07 http://jikjikooo.blogfa.com

چه جالب. هم ترسیده بودی هم نمی خواستی تموم شه. حس جالبی بوده.

اوهوم، عجیب غریب بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.