سنبله

بانوی شهریور

سنبله

بانوی شهریور

(9) بعضی از این روزها

بعضی روزها هم دلت می خواهد به زمین و زمان بد و بیراه بگویی

دلت می خواهد الکی نق بزنی

از در و دیوار ایراد بگیری

غُرغُر کنی

از کارهای خیلی خیلی زیادی که در مدرسه به عهده داری خسته شوی

هی الکی به دوستهایت اس ام اس بزنی که: چه روز گند و گِه و مزخرفیه امروز!!

و وقتی با تعجب جواب دادند: «چه ت شده دقیقا؟؟ چه مرگته؟؟» جوابشان را ندهی!!

بعضی روزها دلت می خواهد وقتی به خانه برمیگردی و مادرت غذای خارجی شیک و پیکی را با کلی ذوق و شوق پخته، بهانه ی الکی بگیری که: «این چی چیه؟؟ من نمی خوررررررم!»

بعد هم به حالت قهر بیایی توی اتاق

دراز بکشی وسط شلوغ پلوغی لباسهایت که هنوز جمعشان نکرده ای

و مثل بچه های دو ساله ی بد اخلاق نق نقو آبغوره بگیری...

بعد مادر در اتاق را باز کند

عطر تنش توی اتاق بپیچد

آغوشت بگیرد

و به مانند کودکان سرکش لجوج، رامت کند

و علت اینهمه ناآرامی های مُضحکت را یادآوری کند... !

...

....

.....

حالا آرام ترم

به ادا اصولهای خنده دار امروزم پوزخند میزنم

اما باز یک حس عجیب غریبی ته دلم هست که می گوید:

دلم الان الان الان می خوادت!

 

نظرات 9 + ارسال نظر
meysam 1393/03/02 ساعت 15:17

برم زشت بشم دیگه!

مگه الان خوشگلی؟؟؟

meysam 1393/03/01 ساعت 11:04

یعنی برم !؟

کجا؟؟

meysam 1393/02/31 ساعت 18:34

پس چرا من هنوز عوض نشدم!!؟ دوست ندارم همش برد پیت باشم!! یه خورده هم زشت بشم خب!!

اعتماد به سقف!

اوفف چقدر من درک میکنم این بعضی از روز ها رو :))

اوهوم...

منم دلم میخواهدش.اما نمیدونم کی هست اصن.نکنه اون منا نخواهدم؟؟

موخوادت!

meysam 1393/02/29 ساعت 23:16

میو میو!

میو میو عوض میشه

بعضی وقتها دلم بی هوا می خواهدش ...
فقط ای کاش بدونم کیه لامصب ... اصن بذار بیاد، دارم براااش

والا بوخوداااا

meysam 1393/02/27 ساعت 21:33

فقط جمله آخر رو عشق است!

اره دیگه
باقیش که اعصاب خردیه

جیکو 1393/02/27 ساعت 15:39

من که خیلی اینجوری می شم یه بار خوب باشم مامانم تعجب می کنه

ما دخترااااا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.